او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

۱۲۸ مطلب با موضوع «بندگی» ثبت شده است

 با داغ مادرش غم دختر شروع شد

 او هر چه درد دید از آن در شروع شد

 مادر که به او پیرهن کهنه را سپرد

 دلشوره های زخمی خواهر شروع شد

 باور نداشت آتش این اتفاق را

 تا عصر روز حادثه باور شروع شد

 جمعه حدود ساعت سه بین قتلگاه

 تکرار قصه در و مادر شروع شد

 زینب بلند گریه کن اینجا مدینه نیست

 حالا که سوگواری حیدر شروع شد

 نه باورم نمی شود این سطر ناحیه

 والشمر جالس ... سر و خنجر شروع شد

 میخواستم تمام کنم شعر را نشد

 یک غم تمام شد ، غم دیگر شروع شد

 خورشید روی نیزه شد و آسمان گرفت

 زینب گریست ، خنده ی لشکر شروع شد...

این متن زیبا و تاثیر گذار را تقدیمت میکنم همراه با بهترین آرزوها


 بازی روزگار نوشته ای از دکتر حسابی



همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم...



انسان عاشق زیبایی نمی شود، بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست...



انسان های بزرگ دو دل دارند:

 دلی که درد می کشد و پنهان است، دلی که میخندد و آشکار است...



همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد...



عشق مانند نواختن پیانو است، ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی...



دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم...



اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود...



عشق در لحظه پدید می آید. دوست داشتن در امتداد زمان و این :

اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است...


 هفت بهره برای ایمان

 روایتی در اصول کافی از امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «إنّ الله عزّوجل وضع الایمان علی سبعه أسهُم»،‌ خداوند ایمان را بر هفت سهم وضع  کرده است. هفت حظ و بهره برای ایمان هست، اگر شما ایمان داشته باشید هفت چیز دارید. ان‌شاالله ما این هفت تا را داشته باشیم.


 دشمنان اهل‌بیت ریشه تمام شرها هستند


 1. علی البرّ: از آدم‌های با ایمان همه کار خوب سر می‌زند. آدم با ایمان کار بد ازش سر نمی‌زند. اصلا تمام کارهای خوب مال مومن است. شما  ببینید از اول اسلام تا حالا هر چی خیر بوده از شیعه بوده از غیر شیعه ما چیزی ندیدیم: بن لادن، ملا عمر، یاسر عرفات، صدام اینها جز شر چیزی  نبوده، در حالی‌که علمای ما مرحوم مجلسی‌ها، سید مرتضی‌ها، سید رضی‌ها، امام‌ها همه خیر بودند.


 لذا در حدیث آمده اهل‌بیت فرمودند: «نحن اصل کلّ خیر» ما ریشه همه خوبی‌ها هستیم «و اعدائنا اصل کلّ شر» دشمنان ما ریشه همه شرها  هستند.


 بهترین نحوه معرفی شیعه 


 واقعا الآن یک کتاب بزرگ از این حدیث می‌شود نوشت؛ بگردید در روایات. تمام خیراتی که از اهل بیت و شیعه از صدر اسلام به اسلام رسیده  بنویسید و شرهایی که از دشمنان رسیده از هارون‌الرشیدها، منصور دوانیقی‌ها، بنی‌امیه‌ها، بنی‌العباس‌ها، زمان ما صدام‌ها، یاسر عرفات‌ها، بن  لادن، ملا عمر چقدر کشتند در افغانستان.


 یک کتاب خیلی عالی می‌شود. به چند زبان هم ترجمه بشود. در تمام دنیا این کتاب پخش بشود، آن وقت شیعه معرفی می‌شود و می‌توان شیعه  را بعد از انقلاب دنیا کمی شناخت.


 شیعه؛ گنج نهایی که بعد از انقلاب در دنیا صدا کرد


 روایتی دارد که خدا می‌فرماید: من گنج نهانی بودم «أحببتُ أن اُعرف» دلم می‌خواست شناخته بشوم «فخلقتُ الخلق لکی اُعرف» مخلوقات را  خلق کردم تا شناخته بشوم. علتی که خدا این مخلوقات را خلق کرده برای این است که شناخته بشود.


  حالا شیعه هم گنج نهانی بوده بعد از انقلاب در دنیا صدا کرده، چطور در شیعه یک امام (ره) بوده که [بنیان گذار یک همچین انقلابی شد] . یک  وقت یک پیش نمازی داشتیم که اهل سامرا بود گفت من یک سفر رفتم سامرا اقوامم را ببینم، انقلاب شده بود. می‌گفت سنی‌های سامرا لباس  زنانه برده بودند برای آخوندهایشان، به آخوندهایشان می‌گفتند شما این لباس‌های زنانه را بپوشید، شما چرا مثل امام کاری نکردید، شما کی  هستید؟ چی هستی؟ صدای سنی‌ها در آمده بود لباس زنانه برای آخوندهایشان برده بودند، یعنی شما مرد نیستید، امام مرد بود، یک مرد آنها  ندارند، ما که ندیدم.


 اگر این امامی که ما داشتیم در آنها پیدا می‌شد و این انقلاب را آنها می‌کردند من در شیعه بودنم شک می‌کردم، اما الآن ما یقین می‌کنیم که ما [بر  حقیم] این حدیث را حفظ کنید «نحن اصل کلّ خیر و اعدائنا اصل کلّ شر» و ما این را دیدیم با چشممان.


 باید تاریخ خیلی مطالعه کنید، اگر بخواهد کتاب کسی بنویسد باید از اول اسلام ریشه‌یابی کند تمام شخصیت‌های علمی اهل تسنن را ببیند اینها  چه کردند، امثال هارون‌ها، منصور دوانیقی‌ها، تمام اینها حتی عمر و ابوبکر و عثمان‌ها، اینها چه بلایی به سر اسلام آوردند. اینها همه را بنویسد و  اهل‌بیت(علیه السلام) چقدر مظلوم بودند، امیر المومنین 25 سال در خانه نشست، باید از مظلومیت امیر المومنین کتاب بنویسند.


 بنویسند علمای شیعه را کشتند، شهید اول، شهید ثانی. این کتاب مرحوم امینی صاحب الغدیر کتاب شهدای راه فضیلت را بگیرید مطالعه کنید  ببینید علمای شیعه چقدر کشته شدند. حالا آشیخ فضل الله نوری را ما یادمان هست، شهید مدرس را یادمان هست و الا خیلی از صدر اسلام  علمای شیعه به درجه رفیع شهادت رسیدند.


 یک مرحوم مجلسی که محی‌الشریعه به او لقب دادند که شریعت را زنده کرد در تمام اهل تسنن یک مرحوم مجلسی نبوده. خیلی این حدیث  عالیست. خیلی دلم می‌خواهد ده بیست جلد کتاب کسی بنویسد راجع به این حدیث.


 2. صدق: آدم‌های دروغگو ایمانشان ضعیف است، ایمانشان کامل نیست چون سهمی از ایمان ندارند. طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی  صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست، مرحوم آیت الله بروجردی شنیدم فرمود از اول جوانی یک دروغ نگفتم. خیلی [بزرگ] است این حرف.


 3. یقین: «اللهم إنّ أسئلک ایمانا تباشر به قلبی و یقینا» خدا به ما یقین بدهد، از خدا یقین بخواهید. زید بن حارثه می‌گفت اینقدر یقین دارم که  شب‌ها خوابم نمی‌برد، حضرت فرمودند یا زید کیف أصبحت؟ چگونه صبح کردی؟ گفت: «أصبحت موقنا» صبح کردن در حال یقین. حضرت فرمودند:  «لکل شیء علامه فما علامه یقینک؟» هر چیزی نشانه‌ای دارد نشانه یقین تو چیست؟ گفت: نشانه یقینم اینست که شب‌ها خوابم نمی‌برد.


 الهی! هر که سحر ندارد ز خود خبر ندارد


 قربان خودمان که سرمان را روی متکا می‌گذاریم عالم را آب ببرد ما را خواب می‌برد. صبح هم باید بعضی‌ها را با منجنیق برای نماز صبح بیدار کرد،  چون ایمان و یقین ندارد. کسی که نماز صبحش قضا بشود یا حتی طلبه‌ای که نماز شبش قضا بشود. یک عبارتی از کتاب الهی آیت‌الله حسن‌زاده  آملی گفتم: الهی هر که سحر ندارد ز خود خبر ندارد. یعنی خودش را نشناخته، طلبه‌ای که سحر بلند نشود به درد آخوندی نمی‌خورد.


 4. رضا: نان و پنیر خدا به تو داد راضی باش. یکی از صفات خوب سگ اینست که راضی است به هر چه صاحبش به او بدهد، از صاحبش ناراضی  نیست.


 5. وفا: قول دادی امروز بروی خانه پدر زنت باید بروی. یک کسی قول داده بود، تهیه هم دیده بودند نرفته بود خب این وفا ندارد. وفای به عهد یا با  خدا یا با خلق خدا.


 کسانی که ایمان دارند باید بروند دنبال علم


 6. علم: کسانی که ایمان دارند باید بروند دنبال علم، قدیم پیرمرد‌ها هم درس می‌خواندند.


 7. حلم: بردباری یعنی اینکه اگر کسی به شما فحش داد شما سرت را بنداز پایین و برو، هیچ اعتنایی نکن.


 از علمای بزرگ، کاشف الغطاء روی سجاده نشسته بود، مرجع بود. یک سیدی آمد پول می‌خواست، فرمودند هرچه بوده داده‌ام به فقرا پول ندارم.  یک آب دهن انداخت به صورت کاشف الغطاء. بین صف جماعت، پاشد عبایش را گرفت، مرجع تقلید بین صف جماعت گفت هر که محاسن شیخ را  دوست دارد به این سید کمک کند، عبا پر شد، سید آباد شد.


 لذا حدیث دارد: علمتان را به حلم زینت بدهید. عالم باید حلیم باشد، بردبار باشد. یک نفر دو تا کتاب نوشته بود می‌خواست چاپ کند بانی پیدا  نکرد،  یکی از کتاب‌ها گم شد. یک آقایی کتاب را پیدا کرد و به اسم خودش چاپ کرد. این آقا فهمید، هیچ ناراحت نشد، جلد دوم را هم فرستاد برای  آن آقا. گفت آقا غرض ما این بود که این کتاب چاپ بشود. در دسترس مردم باشد مردم از این کتاب استفاده کنند. حالا شما آن را چاپ کردید به اسم  خودتان تقاضا می‌کنم دومی را هم به اسم خودتان چاپ کنید.



نماز غفیله

یک مطلب بگویم: یزید آمد پیش امام چهارم (علیه السلام) گفت: می‌خواهم توبه کنم. امام چهارم به یزید فرمودند: دو رکعت غفیله را اگر بخوانی توبه‌ات قبول است. حضرت زینب (سلام الله علیها) شنیدند، ناراحت شدند و گفتند: برادر زاده این چه حرفی است که زدی؟ برادر من را شهید کرده حالا برود دو رکعت نماز بخواند خدا بیامرزدش؟ امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: عمه جان موفق نمی‌شود بخواند این نماز را؛ چون کار بدی کرده است موفق نمی شود.


یعنی می‌خواهم بگویم این نماز غفیله را إن‌شاءالله شب‌ها بخوانید. دو رکعت است؛ من مقیدم که بخوانم دو رکعت غفیله را؛ اول بخوانید بعد چهار رکعت نافله مغرب را بخوانید.


این را هم یادگاری داشته باشید هم نماز غفیله بخوانید هم اگر کسی ایراد گرفت که چطور یزید دو رکعت غفیله بخواند خدا از سر تقصیراتش بگذرد؟ جوابش این است که امام فرمودند موفق به توبه و خواندن این نماز نمی‌شود.



نماز شب 

هر کسی نمی‌تواند نماز شب بخواند

 

خیلی‌ها دلشان می‌خواهد نماز شب بخوانند، اما موفق نمی‌شوند. کسی آمد خدمت امام صادق(علیه السلام): عرض کرد هر شب می‌خواهم نماز شب بخوانم موفق نمی‌شوم، حضرت فرمودند: «قیّدتک ذنوبک» گناه زنجیرت کرده، قیدت کرده،گناه کردی نمی‌توانی نماز شب بخوانی. گناه نمی گذارد.

یک کسی از اولیا گفته بود یک مکروه از من سر زد شش ماه نماز شبم ترک شد. هر کسی نمی‌تواند نماز شب بخواند. باید چشمت را مواظب باشی، گوشت را مواظب باشی، حتی مکروه اثر دارد؛ چه برسد به اینکه آدم گناه بکند.

هرگاه یک گناه کنید، اگر نماز شب خوان باشید یک امشب را نمی‌خوانید؛ امشب خوابتان می‌برد. یک غذای حرام خوردی، یک جایی همین امشب نماز شب نمی‌خوانی. اما غذای حلال خوردی، شب‌های دیگر نماز شب نمی‌خواندی؛ امشب هوس نماز شب داری چون غذای حلال خوردی.


در باره چیستی غیبت نقل شده است که حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) فرموده اند: آیا مى دانید غیبت چیست؟ عرض کردند: خدا و پیامبر 

او بهتر مى دانند. فرمودند: این که از برادرت چیزى بگویى که دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گویم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر 

آنچه مى گویى در او باشد، غیبتش را کرده اى و اگر آنچه مى گویى در او نباشد، به او تهمت زده اى.


همچنین پیامبر (صلى الله علیه و آله) در باب فردی غیبت کننده بیان داشته اند: مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً


لَمیَقبَلِ اللّه  صَلاتَهُ وَ لا صیامَهُ أَربَعینَ یَوما وَ لَیلَةً إِلاّ أَن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛ هر کس از مرد یا زن مسلمانى غیبت 

کند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده او را ببخشد، و نیز در جایی 


دیگر بیان داشته اند: روز قیامت فردى را مى آورند و او را در پیشگاه خدا نگه مى دارند و کارنامه اش را به او 


مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بیند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن 


طاعات خود را نمى بینم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى کند و نه فراموش. عمل تو به سبب 


غیبت کردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مى آورند و کارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت 


بسیارى را مشاهده مى کند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را بجا نیاورده 


ام! گفته مى شود: فلانى از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادم، و علاوه بر این رسول گرامی اسلام 


می فرمایند: هر که در مجلسی بشنود که از برادرش غیبت می شود و آن غیبت را از او دفع کند خداوند هزار 


باب بدی را در دنیا و آخرت از او دفع می کند.


همچنین پیامبر (صلى الله علیه و آله) در باب راه جبران غیبت افراد دیگر بیان می دارند: کَفّارَةُ الاِغتیابِ أَن


 تَستَغفِرَ لِمَنِ اغتَبتَهُ؛ کفّاره غیبت این است که براى شخصى که از او غیبت کرده اى، آمرزش بطلبى.


 

منابع:

1-علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج75: 258.


2-یافعی، الترغیب و الترهیب، ج3: 515.


3-طوسی، امالى: 192.


4-جامع الأخبار: 412.


5-شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4: 15.

 

شیعه واقعی

امام صادق(ع) در مورد مشخصات شیعه واقعی می‌فرمایند: «إنما شیعه الجعفر من عفه بطنه و فرجه و شده الجهاده و العمل الخافه و رجا الثوابه و خاف العقابه».

1) «من عفه بطنه»؛ حرام نخورد، عفت بطن داشته باشد، وسواس داشته باشد در حلال و حرام.

حالا اگر می‌دونی این آقا حرام خوره، رشوه خوره چرا می‌ری خونش غذا می‌خوری؟ شیعه کسی هست که حلال بخورد.

2) «و فرجه»؛ فرجش هم عفت داشته باشد. زنا نکند، گناه نکند، دامنش را آلوده نکند.

3) «و شده الجهاده» جد و جهدش هم در عبادت زیاد باشد. به فکر نماز اول وقت، نماز شب، نماز جماعت، خمس، مکه باشد.

4) «و العمل الخاف»؛ و هر کاری که می‌کند برای خدا بکند نه برای ریا. مسجد می‌سازد برای خدا، بیمارستان می‌سازد برای خدا.

5) «و رجا الثوابه»؛ امید ثواب هم داشته باشد. عبادت کند امید هم داشته باشد که خدا ثواب می‌دهد.

6) «و خاف العقابه»؛‌ از عقاب خدا هم بترسد.

اگر همچین آدمی دیدید که این صفات را دارد، شیعه امام صادق(ع) است، اگر این صفات را کسی ندارد به خودش نگوید شیعه هست.


ای فرزند آدم

 به اندازه ای که به من نیازمند هستید مرا اطاعت کنید . و به اندازه ای صبر بر آتش دوزخ دارید ، مرا نافرمانی کنید و به اندازه ای که در دنیا باقی هستید ، برای دنیا عمل کنید. و به مقداری که در آخرت باقی هستید برای آن زاد و توشه فراهم کنید.

ای فرزند آدم در زراعت و معاملات خویش ( همچون معامله سَلَف که بهاء را از پیش می دهید ) مرا طرف معامله خویش قرار دهید تا به شما سودی دهم که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب انسانی خطور کرده.

ای فرزند آدم دوستی دنیا را از دل خویش بیرون کن زیرا دوستی دنیا و محبت من در یک دل جمع نمی شود.

ای فرزند آدم آنچه را به تو فرمان داده ام انجام بده و از آنچه تو را بازداشته ام دست بردار تا تو را زنده ای قرار دهم که هرگز نمی میرد.

ای فرزند آدم هنگامی که در دلت سختی و جسمت بیماری و در مالت کمبود و در روزیت محرومیت یافتی ، پس بدان ( علت آن ) سخن گفتن تو در اموری است که فایده ای برای تو ندارد.

ای فرزند آدم زاد و توشه بسیار فراهم کن زیرا راه بسی دور است ، و بار خویش را سبک گردان زیرا ( پُلِ ) صراط بسیار باریک است ، و عمل خویش را خالص گردان چونکه بازرس بی نهایت بینا می باشد ، و خواب ( بسیار طولانی ) خود را برای قبر به تأخیر بینداز ، و فخر و مباهات کردن را برای ترازوی ( سنجش اعمال ) قرار بده و لذت بردن خویش را برای بهشت بگذار و ( خالص ) برای من باش ، و با پست شمردن دنیا به من نزدیک شو ( تا در مقابل ) از آتش دوزخ دور گردی.

ای فرزند آدم کسی که در میان دریا کشتی او شکسته ، و بر تخته پاره ای باقی مانده است مصیبت اش بزرگتر از تو نیست ، زیرا تو به گناهانت یقین داری و از عملت نزدیک به هلاکتی.