او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود عکس فاطمی» ثبت شده است

نماهنگی بسیار زیبا با صدای حاج محمود کریمی

 

 

 


زهرا زهرا
شوق پریدنه، تو قلب تو ولی
پلکی بزن نگاهی کن، به غربت علی
زهرا زهرا، یا بنتَ خیرِ الانبیاء
کلِّمینی، بنتُ النبیِ المصطفی
بی جوابه، این ناله‌های من چرا؟
أنا ابنُ عَمِّکِ علی، چشماتو باز کن که بازم
گریه کنم از غربتت، گریه کنی از غربتم
(بمان کنارم)

زهرا زهرا
امشب چه غصه ای، تو دل زینبه
گمونم خونده از نگات، که آخرین شبه
یا می‌میرم، از نفسای آخرت
یا می‌کشه، منو نگاه دخترت
ببین چطور، پر می‌زنه دور و برت
ببین که با بغض و سکوت، نگاه زینب چی می‌گه
کاشکی می‌شد که پیشمون، میموندی یک کم دیگه
(هستی حیدر)

مادر مادر
چادر نمازمو، سر می‌کنم برات
شاید دوباره ببینم، لبخندو رو لبات
یادش به خیر، وقتی چادر کردی سرم
گفتی چقد، چادر میاد به دخترم
لبخندت رو، از خاطرم نمی‌برم
گفتی حجاب حکم خداست، هنوز تو گوشمه صدات
وقتی که یادم می‌دادی، آیه قل للمؤمنات*...
(مادر خوبم)

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها 
وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...(سوره نور؛ آیه 31)

و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند...

شاعر: محمد مهدی سیار



نام علی خودش ز نمکدان فاطمه است

شعرخوانی حاج محمود کریمی در مدح حضرت زهرا سلام الله علیه در شب سوم فاطمیه سال 93 در هیات رایه العباس (ع) 


 

در دست خانه دار او، دستاس عالم است

زهرا زهرا
تکیه گه علیست، گرچه قدش خم است
در دست خانه دار او، دستاس عالم است

نزد زهرا، قلب علی از غم به دور
در خانه ماند، اما نه از عالم به دور
هر لحظه بود، از چشم نامحرم به دور

خوشا به فاطمه که دل، به این جهان نداده است
درون خانه ی علی، بهشت او چه ساده است
(گل پیمبر)

زهرا زهرا
همسایه برده است. فیض از دعای او
گشته زبانزد در جهان، حجب و حیای او

درد حیدر، تنها فراق فاطمه است
جانش لبریز، از اشتیاق فاطمه است
شرح ناب، نهج البلاغه فاطمه است

ولی چرا چهل شب است، گرفته رو ز مرتضی؟
شبیه شام غم شده، چه تیره روز مرتضی
(غریب حیدر)

آه از سیلی
ای بی‌حیا مزن، بر روی مادرم
دیدی چه آمد ای خدا، در کوچه بر سرم

این سو یک دست، شد سدّ راه فاطمه
آن سو دیوار، تنها پناه فاطمه
تار و تیره، گشته نگاه فاطمه

نگاه خیره ی حسن، به چادر و به مادر است
کاش آن دو دست بی‌حیا، در بین کوچه می‌شکست
(غریب حیدر)

شاعر: رضا یزدانی
 

به خود می‌پیچد مادر از درد

به خود می‌پیچد مادر از درد
در این کوچه ی ساکت و سرد
چه کرده با او دست نامرد
خدایا

کسی در کوچه یار من نیست
کسی تنهاتر از حسن نیست
دگر شوقی در جان و تن نیست
خدایا

روی خاک
مزن این همه پیش چشمم پرپر
بیا ای تو دردت به جانم مادر
از این کوچه بگذر... از این کوچه بگذر...

چه شد که دستم از تو شده جدا
فتاده ای تو روی زمین چرا
برس به داد تنهاییم خدا
(وای از روی نیلی فاطمه)

نبودی بابا من شکستم
نیامد کاری هم ز دستم
ز روی تو شرمنده هستم
علی جان

نگویم من از آنچه دیدم
نگویم از آن چه شنیدم
از این غم بابا من خمیدم
علی جان

تا خانه
به روی زمین هی نشست و برخاست
چقدر از خدا مرگ خود را می‌خواست
که خسته ز دنیاست... که خسته ز دنیاست

پدر کجایی افتاده از انفس
شده برایش کوچه چنان قفس
خودت به داد مادر بیا برس
(افتاد از پا دنیای مرتضی)

شاعر: رضا یزدانی
 

جلسه عزاداری شب دوم (فاطمیه اول) اسفند سال 1393 با نوای حاج میثم مطیعی، که در "هیأت میثاق با شهداء " بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) اجرا شده است، به صورت صوتی آماده دریافت می باشد. برای دریافت بر روی لینک زیر کلیک نمایید


باز هم کبوتر غریب دل، بال و پر کشیده در هوای تو

باز هم کبوتر غریب دل 
بال و پر کشیده در هوای تو
جمعه ها گذشت و این سفر 
کی تمام می شود برای تو
کوچه باز هم مرور می کند
عطر ناب جمکرانی تو را
می تپد دلش و بی قرار 
بوسه می زند به رد پای تو
روضه خوان بغض کوچه و فدک ...
کی تمام می شود غم سکوت..؟!
می رسد به قلب و جان عاشقان 
از زمین و آسمان صدای تو...؟
ای عدالت غریب و منتظر...
ای سفیر آیه های نور و عشق
کی دعای شیعیان خسته را
مستجاب میکند خدای تو...؟!
صبر کن... بیا و باز هم 
با رفیق نیمه راه خود بساز
هر چه دارم و ندارم از تو است
از طنین سوز هر دعای تو
قول می دهم که خوب می شوم
بگذری اگر تو از خطای من
خوبِ من اجازه می دهی ...؟ 
جان دهم- فدا شوم- فدای تو؟؟

شاعر: نعیمه امامی


 

امشب ای‌کاش

غوغا نمی‌شد و..، در وا نمی‌شد و...
آتش دخیل چادرِ زهرا نمی‌شد و ...
عمر حیدر، پایان نمی‌گیرد چرا؟
دنیا بر من، آسان نمی‌گیرد چرا؟
از اشک من، طوفان نمی‌گیرد چرا؟
افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی!
به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی
(آه، از غریبی)

بین کوچه
یک لحظه دست او، از من رها نشد
یک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشد
آه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟
آتش مانده، در حیرت از بانوی آب
آمد اینک، ماه علی چه با حجاب
خوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من است
زمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است
(آه از غریبی)

باید هر زن 
باشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شود
زن می‌تواند با عفاف مرد آفرین شود
دارد هرکس از مادرش یک یادگار
از زهرا ماند، چادر نمازی وصله دار
آن چادر که، بُرد از دل زینب قرار
به غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوست
به جای دیده‌های شوم نظاره‌ی خدا به اوست
(آه از غریبی)

شاعر: رضا یزدانی
 

امان از شعله وای مادر

امان از شعله وای مادر 
امان از دیوار وای از در
گرفته آتش جان حیدر
مدینه
چها کردی با جان زهرا
امان از خنده از تماشا
از آن مسمارِ بی مدارا
مدینه

می خندند
به اشک من و داغ و روی زردم
همانها که هر شب دعاشان کردم
پر از آه و دردم... پر از آه و دردم...

به دست بسته دیدم ابوتراب
به پیش چشمم شد از خجالت آب
گره به کارش افتاده با طناب
(مولاحیدر... زهرا فدای تو)

من و اشکِ غربت من
چه کردی با قامت من
چه کردی با صورت من
مدینه

غم حیدر کی گذارد؟
که چشمانم خون نبارد
که یاری جز من ندارد
مدینه

افتاده
چرا تازیانه به دست و پایم
فدای علی هستی و دنیایم
علی کن دعایم ...علی کن دعایم

بگو بدانند زهرا فدای توست
همه وجودم در زیر پای توست
عبادت حق تنها ولای توست
(مولاحیدر... زهرا فدای تو)

شاعر: رضا یزدانی
 
 


جلسه عزاداری شب اول (فاطمیه اول) اسفند سال 1393 با نوای حاج میثم مطیعی، که در "هیأت میثاق با شهداء " بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) اجرا شده است، به صورت صوتی آماده دریافت می باشد. برای دریافت بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

برای سلامتی آقا امام زمان عج صلوات