او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود مداحی میثم مطیعی محرم ۹۳» ثبت شده است

صلوات بر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

(مصباح المتهجد شیخ طوسی، ج‏1، ص 401)

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَا ُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها 

وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِالْعالَمینَ اَللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ 

اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَعْلى فَصَلِّ عَلَیْها 

وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى 

هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ


خدایا درود فرست بر صدیقه (طاهره ) فاطمه آن بانوى پاکیزه محبوب دوست و پیامبرت و مادر دوستان و برگزیدگانت آن 

بانویى که او را برگزیدى و فضیلت و برتریش دادى بر زنان جهانیان خدایا تو انتقامش را بگیر از کسانى که به او ستم کردند 

و حرمتش را سبک شمردند و تو اى خدا خونخواهى فرزندانش را بکن خدایا همچنانکه او را بدین مقام رساندى که مادر 

امامان راهنما و همسر پرچمدار ‏محشر و گرامى در عالم بالا قرارش دادى پس درود فرست بر او و بر مادرش (خدیجه ) 

درودى که گرامى دارى بدان آبروى پدرش محمد صلى الله علیه و آله را و روشن گردانى بدان دیده فرزندانش را و برسان 

بدیشان از من در این ساعت بهترین تحیت و سلام را

از فاطمه س اکتفا به نامش نکنید

نشناخته اش وصف مقامش نکنید

هر کس که در او محبت زهرا س نیست

علامه اگر هست سلامش نکنید


با کلیک بر روی متن زیر می توانید گلچین صوتی مداحی (زمینه و نوحه) با نوای حاج میثم مطیعی اجرا شده در ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از سال 1389 تا 1393 را دریافت نمایید.


برای سلامتی آقا امام زمان عج صلوات

ای کاش مدینه در و دیوار نداشت

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت

فریاد دل محسن زهرا سلام الله علیها این است

ای کاش در سوخته مسمار نداشت

با کلیک بر روی متن زیر می توانید گلچین صوتی مداحی (روضه و مقتل) با نوای حاج میثم مطیعی اجرا شده در ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از سال 1389 تا 1393 را دریافت نمایید.


برای سلامتی آقا امام زمان عج صلوات

 

حاج میثم مطیعی شب ۲۷ محرم ۹۳


آمد محرم صاحب غم ها کجایی؟
ای داغدار اشک و ماتم ها کجایی؟
ای خسته از انبوه آدم ها کجایی؟
اصلا بگو آقا محرم ها کجایی؟
دلگیرم از این روزهای بی تو بودن
این روزهای از فراق تو سرودن
روزی که میایی نمیدانم که هستم
آه ای عزیز فاطمه خالیست دستم
من چشم بر دیدار چشمان تو بستم
هرشب اگر در مجلس روضه نشستم؛
امشب هم از خونابه های تشت خواندیم
هم زان تنی که پاره پاره گشت خواندیم
کم کم جوانی هم به سر آمد ولی تو...
از لحظه ی رفتن خبر آمد ولی تو...
عمری محرم شد صفر آمد ولی تو...
عمری به جان ما شرر آمد ولی تو...
این عبد بی مولا نمیخواهد جهان را
از غم رها کن دیگر ای صاحب ،زمان را

شاعر: رضا یزدانی

 

 

حاج میثم مطیعی شب ۲۷ محرم سال 93

 

منبع: مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی : ج ٢ ص ١٠٢ ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ١٧٢ ح ٢٠ .

إنَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام لَمّا حُمِلَ إلَى الشّامِ جَنَّ عَلَیهِمُ اللَّیلُ، فَنَزَلوا عِندَ رَجُلٍ مِنَ الیَهودِ، فَلَمّا شَرِبوا وسَکِروا، قالوا لَهُ: عِندَنا رَأسُ الحُسَین
فَقالَ لَهُم: أرونی إیّاهُ، فَأَرَوهُ إیّاهُ بِصُندوقٍ یَسطَعُ مِنهُ النّورُ إلَى السَّماءِ ، فَعَجِبَ الیَهودِیُّ ، وَاستَودَعَهُ مِنهُم ، فَأَودَعوهُ عِندَهُ .
فَقالَ الیَهودِیُّ لِلرَّأسِ وقَد رَآهُ بِذلِکَ الحالِ : اِشفَع لی عِندَ جَدِّکَ . فَأَنطَقَ اللّه ُ الرَّأسَ ، وقالَ : إنَّما شَفاعَتی لِلمُحَمَّدِیّینَ ولَستَ بِمُحَمَّدِیٍّ ، فَجَمَعَ الیَهودِیُّ أقرِباءَهُ ، ثُمَّ أخَذَ الرَّأسَ ووَضَعَهُ فی طَستٍ ، وصَبَّ عَلَیهِ ماءَ الوَردِ ، وطَرَحَ فیهِ الکافورَ وَالمِسکَ وَالعَنبَرَ .
ثُمَّ قالَ لِأَولادِهِ وأقرِبائِهِ : هذا رَأسُ ابنِ بِنتِ مُحَمَّدٍ ، ثُمَّ قالَ : وا لَهفاه ! لَم أجِد جَدَّکَ مُحَمَّدا فَاُسلِمَ عَلى یَدَیهِ ، ثُمَّ وا لَهفاه لَم أجِدکَ حَیّا فَاُسلِمَ عَلى یَدَیکَ واُقاتِلَ دونَکَ ، فَلَو أسلَمتُ الآنَ أتَشفَعُ لی یَومَ القِیامَةِ ؟
فَأَنطَقَ اللّه ُ الرَّأسَ ، فَقالَ بِلِسانٍ فَصیحٍ : إن أسلَمتَ فَأَنَا لَکَ شَفیعٌ . قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ وسَکَتَ ؛ فَأَسلَمَ الرَّجُلُ وأقرِباؤُهُ

ترجمه: هنگامى که سر امام حسین علیه السلام را به شام مى بردند ، شب بر آنان در آمد . آنان ، بر مردى یهودى فرود آمدند و چون شراب نوشیدند و مست شدند ، گفتند : سر حسین ، نزد ماست . او به آنان گفت : آن را به من ، نشان بدهید .
آنان ، سر را در صندوقى به او نشان دادند که از آن تا آسمان ، نور بر مى خاست . یهودى به شگفت آمد و از آنان خواست که آن را به او امانت دهند . آنان نیز آن را امانت دادند . یهودى ، هنگامى که سر را به آن حال دید ، به آن گفت : شفاعت مرا نزد جدّت بکن . خدا ، سر را به زبان در آورد و گفت : شفاعت من ، فقط براى معتقدان به دین محمّد صلى الله علیه و آله است و تو محمّدى نیستى.
یهودى ، نزدیکانش را گِرد آورد و سپس سر را گرفت و در تشتى نهاد و گلاب بر آن ریخت و کافور و مُشک و عنبر بر آن نهاد . آن گاه به فرزندان و نزدیکانش گفت : این ، سر فرزند دختر محمّد صلى الله علیه و آله است . سپس گفت : آه که جدّت محمّد را نیافتم تا به دست او اسلام بیاورم! و آه که تو را زنده نیافتم تا به دست تو مسلمان شوم و برایت بجنگم! اگر اکنون مسلمان شوم ، روز قیامت ، شفاعتم را مى کنى؟ خدا ، سر را به سخن در آورد و آن ، با زبانى شیوا گفت : «اگر اسلام بیاورى ، من شفیع تو خواهم بود» . این را سه بار گفت و خاموش شد . مرد یهودى و نزدیکانش ، مسلمان شدند .
 

حاج میثم مطیعی شب ۲۷ ماه محرم سال ۹۳


تازه رسیده از سفر کربلا سرت
بین تن تو فاصله افتاده تا سرت
با پهلوی شکسته و با صورت کبود
کنج تنور کوفه کشانده مرا سرت
پیشانی ات شکسته و موهات کم شده
خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟
رگ های گردنت چقدر نامرتب است
ای جان من چگونه جدا شد مگر سرت؟
این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسین
افتاده است زیر سم اسب ها سرت...
باید کمی گلاب بیارم بشویمت
خاکی شده است از ستم بی حیا سرت
چشمان تو همیشه به دنبال زینب است
تا اربعین اگر برود هر کجا سرت

شاعر: علی اکبر لطیفیان