او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامک» ثبت شده است

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد


بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد


سوگند به هر چهارده آیه نور


سوگند به زخم های سرشار غرور


آخر شب سرد ما سحر می‌گردد


مهدی به میان شیعه برمیگردد


مهدی جان !
روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کن

قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است 


یازده بار شمردیم یکی باز کم است


این همه آب که جاریست نه اقیانوس است 


عرق شرم زمین است که سرباز کم است


یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده...

زمین شوق تکامل دارد

دارد حنای توبه و شرمی که داشتم

پیشت عزیز فاطمه بی‌رنگ می‌شود،

آقاببخش، بس که سرم گرم زندگیست

کمتر دلم برای شما تنگ می‌شود...


بنویس که هرچه نامه دادم نرسید

بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد

این جمعه که هرچه ایستادم نرسید