الان ایام نوروز در پیش است. این تعطیلات برای دبیرستانیها و دانشگاهیان حدود 20 یا 25 روز است و انسان برای اینکه تمام سرمایه عمرش را در این مدت به باد دهد فرصت دارد. وسائلش هم معمولا آماده است.
مى نویسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد، مرغى از هوا آمد و میان سفره نشست و آن مرغ بریان کرده که جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت، سلطان متغیر شد، با ارکان و لشکرش سوار شدند که آن مرغ را صید و شکار کنند. دنبال مرغ رفتند تا میان صحرا رسیدند، یک مرتبه دیدند آن مرغ پشت کوهى رفت، سلطان با وزراء و لشکرش بالاى کوه رفتند و دیدند پشت کوه مردى را به چهار میخ کشیدند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى کند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى که سیر شد، پس برخواست و رفت و منقارش را پر از آب کرد و آورد و در دهان آن مرد ریخت و پرواز کرد و رفت.
سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پایش را گشودند و از حالت او پرسیدند؟
گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ریختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به این حالت اینجا بستند، این مرغ روزى دو مرتبه به همین حالت مى آید، چیزى براى من مى آورد و مرا سیر مى کند و مى رود، پادشاه متنبه شد و ترک سلطنت کرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد، از دنیا رفت.
ای فرزند آدم
به اندازه ای که به من نیازمند هستید مرا اطاعت کنید . و به اندازه ای صبر بر آتش دوزخ دارید ، مرا نافرمانی کنید و به اندازه ای که در دنیا باقی هستید ، برای دنیا عمل کنید. و به مقداری که در آخرت باقی هستید برای آن زاد و توشه فراهم کنید.
ای فرزند آدم در زراعت و معاملات خویش ( همچون معامله سَلَف که بهاء را از پیش می دهید ) مرا طرف معامله خویش قرار دهید تا به شما سودی دهم که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب انسانی خطور کرده.
ای فرزند آدم دوستی دنیا را از دل خویش بیرون کن زیرا دوستی دنیا و محبت من در یک دل جمع نمی شود.
ای فرزند آدم آنچه را به تو فرمان داده ام انجام بده و از آنچه تو را بازداشته ام دست بردار تا تو را زنده ای قرار دهم که هرگز نمی میرد.
ای فرزند آدم هنگامی که در دلت سختی و جسمت بیماری و در مالت کمبود و در روزیت محرومیت یافتی ، پس بدان ( علت آن ) سخن گفتن تو در اموری است که فایده ای برای تو ندارد.
ای فرزند آدم زاد و توشه بسیار فراهم کن زیرا راه بسی دور است ، و بار خویش را سبک گردان زیرا ( پُلِ ) صراط بسیار باریک است ، و عمل خویش را خالص گردان چونکه بازرس بی نهایت بینا می باشد ، و خواب ( بسیار طولانی ) خود را برای قبر به تأخیر بینداز ، و فخر و مباهات کردن را برای ترازوی ( سنجش اعمال ) قرار بده و لذت بردن خویش را برای بهشت بگذار و ( خالص ) برای من باش ، و با پست شمردن دنیا به من نزدیک شو ( تا در مقابل ) از آتش دوزخ دور گردی.
ای فرزند آدم کسی که در میان دریا کشتی او شکسته ، و بر تخته پاره ای باقی مانده است مصیبت اش بزرگتر از تو نیست ، زیرا تو به گناهانت یقین داری و از عملت نزدیک به هلاکتی.