او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

او می آید

خبر دهید به یاران سوار آمدنیست

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعه ی صدر» ثبت شده است

روزی شاگردی از استاد پیرش  خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد.
استاد از شاگردش خواست یک مشت  نمک را داخل یک  لیوان آب بریزد و آن را بنوشد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد.
استادپرسید : “مزه اش چطور بود؟ “
شاگرد جواب داد: “بد جوری شور است و اصلا نمی شود نوشید.”
استاد از شاگردش خواست یک  مشت نمک بردارد و او را  همراهی کند.
رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست نمک­‌ها را داخل دریاچه بریزد، بعد یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست تا آن را بنوشد. شاگرد به­ راحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید.
استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد : ” کاملاً معمولی بود . “
استاد گفت:
رنج ها و سختی­هائی که انسان در طول زندگی با آن­ها روبرو می­‌شود، همچون یک  مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ­تر و وسیع­‌تر شود، می­‌تواند بار آن همه رنج و اندوه را به­‌ راحتی تحمل کند.
بنابراین: سعی کن که در زندگی یک دریا باشی نه یک لیوان آب.